1404/5/18
کسری فراهانی، طراح صحنه فیلم «چهار شگفتانگیز: نخستین گامها»، مأموریت داشت نسخهای واقعگرایانه اما آیندهگرایانه و خیالی از نیویورک دهه ۶۰ را خلق کند. شهری که از اواسط دهه ۵۰ مسیری متفاوت از دنیای واقعی را طی کرده، اما همچنان برای مخاطب باورپذیر باشد. او میگوید: «میخواستیم جهانی بسازیم که آنقدر واقعی به نظر برسد که مخاطب بتواند در آن زندگی کند و مدام از داستان بیرون کشیده نشود. به خاطر فضای اغراقآمیز و فانتزی شخصیتها، قدرتها و درام داستان، ایجاد یک جهان زمینی و ملموس اهمیت زیادی داشت.»
برای رسیدن به این تعادل، فراهانی به معماری واقعی اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ و همچنین تصاویر آیندهگرایانه در کمیکها و تبلیغات رجوع کرد. او بهویژه از آثار معمار برزیلی «اسکار نیمایر» و معمار فنلاندی-آمریکایی «ارو سارینن» الهام گرفت، و معماری «نمایشگاه جهانی نیویورک ۱۹۶۴» را نیز مرجع قرار داد. به گفته او، «منابع اصلی الهام، کلیسای جامع و کاخ ریاستجمهوری برازیلیا اثر نیمایر و ترمینال TWA در فرودگاه جیافکی و ترمینال فرودگاه دالس اثر سارینن بودند. وجه مشترک همه این بناها، منحنیهایی پویا و شتابدار است که حس حرکت، رشد و آیندهگرایی را القا میکنند.»
فراهانی همچنین شباهت میان برخی ساختمانهای دهه ۶۰، مانند موتل لا کنچا (۱۹۶۱) در لاسوگاس اثر پل ریویر ویلیامز، و فضای کارتونی مجموعه انیمیشن جتسونز را جالب دانست. او توضیح میدهد که تنها چند تصمیم در تناسبات میتواند مرز میان یک طرح طنزآمیز و یک اثر فوقالعاده ظریف را تعیین کند. به همین دلیل، او نمیخواست همهچیز صرفاً حال و هوای رتروفیوچریستی داشته باشد.
مهمترین سازه خیالی فیلم، ساختمان باکستر، خانه رید ریچاردز و مقر «چهار شگفتانگیز» است که در محل ساختمان سازمان ملل متحد در میدتاون منهتن قرار دارد. این آسمانخراش سفید و شیشهای با فرمی براق و یک آتریوم منحنی، بهطور مستقیم به آثار نیمایر و سارینن ارجاع میدهد. فراهانی میگوید: «نیمایر یکی از معماران ساختمان سازمان ملل بود و آتریوم اینجا نیز از مرکز پرواز TWA الهام گرفته است. آنها توانسته بودند انرژی آیندهگرایی را در منحنیهای پویا ثبت کنند، در حالیکه کیفیت سادهلوحانه رتروفیوچریسم اولیه را کنار گذاشته بودند.»
برای صحنههای لابی و فضای مجمع عمومی، فیلمبرداری در مرکز همایش های اُویدو اسپانیا، اثر سانتیاگو کالاتراوا، انجام شد. فراهانی تأکید میکند که محیط فیزیکی تأثیر زیادی بر بازیگران دارد، و همین واقعگرایی صحنهها، حتی در یک دنیای خیالی و ابرقهرمانی، به حفظ ارتباط مخاطب با داستان کمک میکند.